تقسیمات لرستان از هخامنشیان تا پهلوی

سرزمین لرستان، درعصر هخامنشیان و ساسانیان به علت این که بین پایتخت­های این دو سلسله قرار گرفته بود، ازموقعیت ممتازی برخوردار و کوتاه­ترین مسیری بود که همدان به شوش یا پاسارگاد و تخت جمشید را به مداین و شوش مرتبط می­کرد. در این مسیر، هرچهار فرسنگ (24کیلومتر) یک قلعه با وسایل اولیه­ی زندگی برای عبورکاروان­‌ها و مبادلاات تجاری ساخته شده بود، هرقلعه دارای یک رئیس و مسوول بود که به آن قلعه بیگی می­گفتند و وظیفه­ی آنها حفظ نظم راه­ها و چاپارخانه­ها بود. حال که از اهمیت ارتباطی لرستان مطلع شدیم به تقسیمات لرستان می­پردازیم.

تقسیمات لرستان: حدود لرستان در اثر جریانات سیاسی و حوادث دیگر تغییرکرده است، زمانی آنقدر وسیع بود که قسمت­های عمده­ایی از استان­های فارس،بوشهر ،خوزستان،همدان، اصفهان، کرمانشاهان و تمام استان ایلام، کهکیلویه بویراحمد، چهارمحال بختیاری و لرستان کنونی را در برگرفته بود تا این که در سال300 ق مقتدر خلیفه­ی عباسی برای سهولت کسب مالیات و تقسیم قدرت حاکمان محلی، به جای یک حکم، حکامی را تعیین و به محل لرستان اعزام و سرزمین لرستان را به لربزرگ و کوچک تقسیم کرد و به مرور زمان لر بزرگ به قسمت­های کوچکتری به نام بختباری، کهکیلویه و بویراحمد،ممسنی و غیره و لرکوچک را به پیشکوه و پشتکوه نام گذاری کردند. پس از انقراض سلسله­ی اتابکان لر کوچک در عهدشاه عباس صفوی، به منظور کاهش اختیارات حکام محلی، لرکوچک را به دو قسمت تقسیم کرد و کبیرکوه را حد فاصل این دو بخش قرار داد و برای پیشکوه و پشتکوه حکام جداگانه­ای انتخاب کرد و زمانی مجددا استان­های ایلام و لرستان را در هم ادغام و بنام استان لرستان نامیده شد و در تقسیمات این دوره پشتکوه به استان ایلام مبدل شدکه علاوه بر وجود کبیرکوه آب رودخانه­ی سیمره را حد فاصل بین استان­های ایلام و لرستان قرار داده و سیمره و دره‌شهر ضمیمه­ی استان ایلام شد.

ایلامی که آن را سرزمین «هل تمپت» یعنی سرزمین فرزانه پرور و لرستان را سرزمین طلب علم، دانش و فرهنگ نام نهاده­اند. آری سرزمینی که امروز به لرستان مشهور و معروف است منحصر به پاره­ایی از خاک بزرگ و پهناور لرستان سابق است و در نتیجه لرستان کنونی از طرف شمال به استان مرکزی و همدان، ازشمال غربی به استان کرمانشاهان و از مغرب به استان ایلام، از جنوب به استان خوزستان و از مشربق به رودخانه­ی سزار«دز» و استان­ اصفهان محدوداست. لذا استان کنونی لرستان شامل شهرستان­های خرم‌آباد، بروجرد، الیگودرز، دورود، ازنا، کوهدشت، نورآباد دلفان، الشتر، پلدختر و سراب‌دوره چگنی و شهرهای اشترنیان، چالان‌چولان، زاغه، چغلوندی، درب‌گنبد، گراب، چقابل، طرحان، ویسیان و معمولان است.

سخن گفتن از فرهنگ و باورهای مردم لرستان به این مقال ختم نمی­شود چرا که در این زمینه کارهای بسیار انجام شده است، نکته­ی مهم این که چرا لرستان به عنوان یکی از پایه‌گذاران تمدن بشری همچنان ناشناخته مانده؟ بدون تردید عوامل­ زیادی بوده و هست که از حوصله­ی این مقال خارج می­باشد، اما نکته­ی مهم این که لرها باید بدانند که هیچ­گاه دیر نیست و محققین راستین باید با آگاهی و دیدی ژرف و عمیق  به کنه و ریشه­ی تمامی مسائل بنگرند و علل و عوامل بیماری­زای فرهنگی، اجتماعی و .... را تشخیص و درجهت بهبودی آن گام­های موثری بردارند. لرها باید بدانند که برای زدودن غبار هزاران ساله­ی تاریخ با آگاهی باید کار کرد و هیچ­گاه از حرکت نایستاد چرا که با آگاهی است که می­توان پیش رفت و کوتاه سخن این که لرها نه تنها ملتی چادرنشین نیستند که فقط مشغول به دامپروری باشند بلکه آنان از صاحبان اصلی و اولیه­ی فرهنگ و تمدن بشری می­باشند که تاریخ خود گواهی خواهد داد.

برگرفته از مقاله لرستان سرزمین افسون نوشته بهمن توتونچی